جناب آقایان دکتر فرهادی، دکتر معتمدی، دکتر صدیقی، دکتر باقری، دکتر صادقی مقدم
سلام علیکم،
مطابق اطلاعیه صادر شده از سمت دانشگاه صنعتی امیرکبیر، خبر حضور آقای جفری دیوید ساکس، مشاور عالی دبیر کل سازمان ملل در فضای خبری کشور بازتاب پیدا کرده است. نکته ی اساسی که وجود دارد عملکرد ایشان در حوزه اقتصادی کشور های مختلف و ارتباط مستقیم ایشان با جورج سوروس-عامل اصلی انقلاب های رنگی در کشور ها و فردی که از هیچ تلاشی برای براندازی نظام جمهوری اسلامی مضایقه نکرده است- می باشد. پس از فروپاشی شوروی آقای ساکس با سرمایه سوروس، به کشورهای مختلف اروپای شرقی مسافرت کرده و اقتصادهای آنان را طراحی میکرد و با خریدهای بزرگ مجموعههای دولتی این کشورها سودهای سرشار میکرد.
در مصاحبه انجام شده توسط جناب آقای آزادگان، مشاور ارشد دفتر توسعه پایدار دانشگاه صنعتی امیرکبیر، از ایشان به عنوان یکی از مهم ترین اقتصاددانان دنیا یاد شده است. آنچه پوشیده نیست، رویکرد نئولیبرالی اقتصاد جهانی است که مقام معظم رهبری در حرم مطهرامام خمینی(ره)-رهبر مستضعفان عالم- جمهوی اسلامی را از هضم شدن در آن برحذر داشته و این چنین عنوان کردند:" اینکه یک کشوری اقتصادش را ادغام کند در اقتصاد جهانی، افتخار نیست؛ این خسارت است، این ضرر است، این شکست است."
حضور آقای ساکس به عنوان نماد اقتصاد آزاد در تهران و دانشگاه صنعتی امیرکبیر در حالی است که تنهار راه برون رفت از مشکلات اقتصادی موجود، مسئله اقتصاد مقاومتی است که با اقدامات این چنینی در سطح کشور در حال ذبح شدن دربرابر اقتصاد های نئولیبرالی است.
همچنین شایان ذکر است که آقای ساکس با پرچم مقابله با تورم، افتخار بیکاری ۳۰ درصدی مردم بولیوی، ترک خدمات تأمین اجتماعی برای ۶۱ درصد بولیویاییها، رجوع میلیونی بیکاران بولیوی به کاشت و فراوری ماده مخدر کوکائین را درنتیجه طراحیهای خود در دهه ۸۰ به بار آورد. در بولیوی حالت فوقالعاده اعلام شد، رفتوآمد احتیاج به کارت اجازه داشت، پلیس به همه نهادهای مدنی حمله کرد، راهپیمایی و گردهمایی سیاسی غدغن، گاز اشکآور و شلیک گلوله رایج شد. ۱۵۰۰ نفر ازجمله وزرای سابق کار و سناتورها، دستگیر و به زندانهایی دورافتاده در جنگل آمازون منتقل شدند، کارگران معادن قلع بهخاطر اعتراض اخراج شدند. قیمت مهمترین صادرات بولیوی هم که قلع بود ۵۵% سقوط کرد. این ها صرفا بخشی از عواقب حضور ایشان در عرصه اقتصاد جهانی است.
سوال جدی ای که وجود دارد این است که شخص وابسته به قدرت های جهانی که به گفته رهبری معظم انقلاب،"جمعی صهیونیست و وابسته به صهیونیست هستند" در دانشگاه امیرکبیر چه جایگاهی دارد و به چه علت پس از سخنان صریح مقام معظم رهبری مبنی بر نادرست بودن هضم شدن در اقتصاد جهانی، ایشان در مادر دانشگاه های صنعتی کشور حضور پیدا می کند؟ ایشان برای پاسخگویی نسبت به جنایات اقتصادی ای که در کشورهای درحال توسعه مرتکب شده است در یکی از بارزترین محیط های دانشگاهی جمهوری اسلامی ایران –به عنوان حامی اصلی مستضعفان- حاضر می شوند یا برای پیاده کردن نسخه های اقتصاد آزاد در ایران اسلامی در مقابل دیدگاه اقتصاد مقاومتی؟